شاید بتوان دهه اخیر سینمای ایران را دهه ظهور فیلمسازان جوان و خوشذوقی دانست که کلیشه اسامی و پیشینه را در آثار سینمایی شکستهاند. سعید روستایی وقتی «ابد و یک روز» را ساخت که فقط ۲۶ سال سن داشت یا محمد کارت که سکانس پایانی فیلمش سرشار از پختگی بود، «شنای پروانه» را در ۳۲ سالگی کارگردانی کرد و فیلمنامه اثرش را دو جوان ۲۴ ساله نوشتند. فیلمسازان دهه شصتی دیگری هم در این سالها ظهور کردند که آثار قابل توجهی داشتند. در سی و هشتمین دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر که این روزها در حال برگزاری است، سه فیلم ایرانی در کنار ۱۲ فیلم خارجی به بخش آثار بلند سینمای سعادت راه یافتهاند؛ «میجر» به کارگردانی احسان عبدیپور، «شهربانو» به کارگردانی مریم بحرالعلومی و «گیسوم» به کارگردانی نوید بهتویی.
مریم بحرالعلومی که از نوجوانی به دنیای سینما وارد شده و کار حرفهای خودش را از فعالیت در پشت صحنه فیلمها آغاز کرده است، پس از تحصیل در رشته سینما، فعالیتش را با جدیت بیشتر و به عنوان دستیار کارگردان و برنامهریز در چندین پروژه سینمایی ادامه داد. او در نخستین تجربه فیلمسازیاش با «پاسیو» جایزه «بهترین کارگردان آسیایی در بخش جلوهگاه شرق» را در سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر از آنِ خود کرد و حالا در دومین تجربه فیلمسازیاش با «شهربانو» در رقابت با چند فیلم دیگر در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارد. این کارگردان جوان که فیلم دومش را با انگیزه بیشتر و جزئینگری دقیق تری نسبت به اثر قبلی اش ساخته است، به خبرنگار ما میگوید: پیشبینی میکردم که فیلمم در رقابت با آثار انتخابی این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر قرار بگیرد، چون در «شهربانو» قصه مادرانگی را از جنسی متفاوت و پرفرازونشیب میبینیم که شاید کمی جسورتر از قصههای روایت شده در روزگار فعلی ماست.
نگاه مخاطب؛ با ارزشتر از جوایز و جشنوارهها
فیلم بحرالعلومی که از متقاضیان حضور در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر بود ولی فرصت اکران در جشنواره سال گذشته را پیدا نکرد، موفق شد تا در جشنواره جهانی فیلم فجر اکران شود. او معتقد است این انتخابها علاوه بر لحاظ مسائل فنی و تکنیکی، متأثر از سلیقه هیئت داوران و اهداف جشنواره است؛ بنابراین راه نیافتنش به یک جشنواره، جای اعتراضی ندارد. او میگوید: بهنظرم فیلم خوب راهش را پیدا میکند و امیدوارم تلاشی که برای ساخت «شهربانو» داشتیم در نگاه مخاطب هم دیده شود و این موضوع برای من از هر داوری و جایزهای با ارزشتر است.
او درباره ساخت فیلم «شهربانو» با بیان اینکه این فیلم حرف مهمی را به لحاظ جامعه شناسی به مخاطب میزند، خاطرنشان میکند: من دغدغههای اجتماعی بهویژه در حوزه مسائل زنان را دارم. وقتی طرح فیلمنامه «شهربانو» را خواندم، بهنظرم آمد که جای کار دارد. با پژمان تیمورتاش به عنوان نویسنده کار همراه شدم و حدود ۱۰ ماه نگارش فیلمنامه و بازنویسیهای پی در پی زمان برد. کارگردانی سوژهای که روی آن دست گذاشته بودیم کار دشواری بود، ولی راضیام؛ چون «شهربانو» حرف مهمی دارد و یکی از رسالتهای من به عنوان فیلمساز با ساخت این فیلم ادا شده است.
وی درباره دشواریهای ساخت «شهربانو» توضیح میدهد: این کار در قصه، دشواریهایی داشت؛ چون وقتی شخصیت اصلی یک مادر است و این مادر قرار است ضد قهرمان باشد اما تلاش میشود ضدقهرمان به قهرمان تبدیل شود، کارگردانی را دشوار میکند چه در شخصیتپردازی و چه در پرداخت قصه.
این فیلمساز یادآور میشود: البته فیلم از دشواریهای مالی هم بی گزند نماند و با سرمایه کاملاً شخصی به تولید رسید و پس از تولید، توانستیم مشارکت بنیاد سینمایی فارابی را جلب کنیم. طبیعتاً رساندن یک فیلم سینمایی به مرحله تولید با سرمایه شخصی، کار راحتی نیست و سختیهای زیادی داشت، اما خدا را شاکرم فیلم به نتیجه رسید و امیدوارم با اکرانش در جشنواره جهانی فیلم فجر، خستگی من و همکارانم در برود.
کارگردان «پاسیو» خاطرنشان میکند: ساخت فیلم اولم هم با سرمایه شخصی بود، اما تولید فیلم دوم کمی گرانتر شد و نمی توانستم به تنهایی از پس هزینههای تولید بربیایم که بنیاد سینمایی فارابی مشارکت کرد.
تلاش فیلمسازان دهه شصتی برای اعتمادسازی
کارگردان «شهربانو» درباره ترکیب بازیگران فیلم و بازی فرشته صدرعرفایی به عنوان نقش اول میگوید: حضور خانم صدرعرفایی برای ما بسیار مغتنم بود، پیش از اینکه نسخه اولیه فیلم تهیه شود به گزینههای دیگری هم فکر کرده بودم، ولی وقتی نسخه اولیه آماده شد و شخصیت شهربانو برایم تداعی و عینیت پیدا کرد، برای انتخاب خانم صدرعرفایی، مصمم شدم؛ چون فیزیک چهره و نوع بازی، همانی بود که میخواستم. ایشان شناختی از من نداشتند، فیلمنامه را خواندند، فیلم اولم را دیدند و قبول کردند در «شهربانو» بازی کنند. او اضافه میکند: از این همکاری خیلی خوشحالم چون اگر ایشان به هر دلیلی، بازی در این فیلم را قبول نمی کرد، شاید ساخت «شهربانو» را به زمان دیگری موکول میکردم؛ چون شخصیت اصلی فیلم را خیلی نزدیک به فرشته صدرعرفایی دیده بودم و نقش آفرینی ایشان را میخواستم.
این کارگردان درباره اعتماد بازیگران حرفه ای به فیلمسازان جوان و فیلم اولی ها میگوید: من در سالهای دستیاری تجربیات خوبی کسب بدست آوردم و بهنظرم فیلمسازان جوان ما در فیلمهای اولشان توانستهاند اعتماد جامعه سینمایی کشور را به خودشان جلب کنند، اگرچه این جلب اعتماد کار دشواری بود. بحرالعلومی، همکاری گروههای حرفهای با فیلمسازان جوان و کمتر شناخته شده را اتفاقی خوشایند برای سینمای ایران توصیف میکند که به آسانی به دست نیامده و میافزاید: فیلمسازان همنسل من (دهه شصتی) تلاش زیادی برای این جلب اعتماد داشتند. وقتی آثار خوبی توسط فیلمسازان جوان ساخته شد و در جشنوارههای معتبر جهانی درخشیدند، ذهن ها به سمت اسمهای جدید رفت به همین دلیل پیشکسوتان و چهرهها با سهل انگاری نسبت به اسامی ناشناخته مواجه نشدند و اینکه صرفاً یک اسم را نمی شناختند دلیل بر رد پیشنهادهای کاری نشد.
وی خاطرنشان میکند: فیلمهای خوبی که فیلمسازان تازهنفس و جوان سینمای ایران ساختند مسیر را هموار کرد تا پیشکسوتان نیز همراه شوند و به کارگردانان جوان اعتماد کنند، این اتفاق به قوام سینما کمک میکند؛ چون خرد و تجربه را در کنار هم قرار میدهد. امیدوارم «شهربانو» در زمان خوبی اکران شود؛ چون وقتی فیلمی برای پرده بزرگ ساخته میشود، باید اکران سینمایی شود، اکران آنلاین و پخش از شبکه نمایش خانگی برای فیلمسازی که اثرش را برای نمایش روی پرده نقرهای ساخته، دلچسب نیست.
نظر شما